معنی کلمات درس پانزدهم فارسی پنجم + شعر کاجستان
معنی درس پانزدهم فارسی پنجم
معنی شعر کاجستان فارسی پنجم
در کنار خطوط سیم پیام / خارج از ده، دو کاج رو ییدند
جواب: در کنار سیم های مخصوص پیام در خارج از روستا، دو کاج رو ییدند. (سبز شدند و رشد کردند.)
سالیان دراز، رهگذران / آن دو را چون دو دوست میدیدند
جواب: سالهای طولانی، عابران و رهگذران، آن دو کاج را مثل دو دوست میدیدند.
روزی از روزهای پاییزی / زیر رگبار و تازیانه ی باد
جواب: یک روز از روزهای فصل پاییز در زیر رگبار و وزش شدید باد…
یکی از کاجها به خود لرزید / خم شد و روی دیگری افتاد
جواب: یکی از کاجها توان و قدرتش را از دست داد و خم شد و روی کاج دیگری افتاد.
گفت: »ای آشنا، ببخش مرا / خوب در حال من، تأمّل کن«
جواب: گفت: »ای کاج آشنا من را ببخش و خوب در احوال من فکر کن«؛
ریشه هایم ز خاک، بیرون است / چند روزی، مرا تحمّل کن
جواب: ریشههای من از خاک بیرون افتاده است، چند روز وضعیت و حالت مرا تحمّل کن.«
کاج همسایه، گفت با نرمی: / »دوستی را نمیبرم از یاد،
جواب: کاج همسایه به نرمی و آرامی گفت: دوستی بین خودم و تو را از یاد نمیبرم.
شاید این اتّفاق هم روزی / ناگهان از برای من افتاد«
جواب: شاید یک روز این اتّفاق بهصورت ناگهانی برای من هم بیفتد.
مهربانی به گوش باد رسید / باد، آرام شد، مالیم شد
جواب: این مهربانی دو کاج به گوش باد رسید، باد، آرام، مالیم و سازگار شد.
کاجِ آسیب دیدهی ما هم / کَمکَمک، پا گرفت و سالم شد
جواب: کاج آسیب دیدهی داستان ما نیز، آهسته آهسته قدرت گرفت و سالم و تندرست شد.
میوهی کاجها، فرو میریخت / دانه ها ریشه میزدند آسان
جواب: میوهی کاجها، به پایین میافتاد و دانه ها به راحتی، ریشه در خاک میزدند.
ابر، باران رساند و چندی بعد / دهِ ما، نام یافت »کاجستان«
جواب: ابر نیز مدّتی بعد باران را به دانههای کاج رساند، و بعد از آن روستای ما نام »کاجستان« پیدا کرد.
معنی کلمات درس 15 فارسی پنجم
خطوط : خط ها
سیم پیام : سیم تلفن
رگبار : باران تند و درشت
تازیانه : رشته از چرم که برای زدن استفاده می شد
آشنا : دوست
تامل کن : فکر کن
تحمل کن : صبر کن
نرمی : مهربانی
ملایم : آرام
آسیب دیده : مجروح
کم کمک : آرام آرام
پا گرفت : استوار شد و رشد کرد
نام یافت : نامیده شد
پیش از آن که : قبل از آن که
پسرک : پسر کوچک
خودرو : ماشین
مسیر : راه
نصحیت : پند و اندرز
احتیاج دارم : نیاز دارم
مطمئن شوی : یقین پیدا کنی
بلافاصله : بدون درنگ و معطلی
سرنگون شدن : واژگون شدن
مراقبت کردن : نگهداری
محصول : حاصل
پیمودن مسافتی : طی کردن راهی
ویلون : ساز موسیقی
به دل پسرک نشست : کنایه پسرک از آن صدا خوشش آمد
مایل بود : میل داشت
مدارک : مدرک ها و درجه های علمی
غلام : بنده
محنت : رنج ، درد
نیازموده : تجربه نشده
در نهاد : آغاز کرد
ملاطفت : مهربانی
ملک : پادشاه
آزرده : رنجیده
حکیمی : طبیبی
طریق : راه و روش
خامش : مخفف خاموش و ساکت
غایب : پایان ، نهایت
کرم : لطف
باری چند : چند باری
غوطه خورد : غرق شد
جامه : لباس
سکان : وسیله ای برای هدایت کشتی
برآمد : بالا آمد وارد کشتی شد
پسندیده آمد : پذیرفت
حکم : دانش ، دلیل خردمندانه
مخالف کلمات درس 15 فارسی پنجم
خارج# داخل
دوست # دشمن
آشنا # غریبه
روز # شب
خم # راست
ملایم # تند
سالم # بیمار
آسان # سخت
زیاد # کم
ثروت # فقر
بزرگ # کوچک
زیر # رو
عاقبت # آغاز
بالا # پایین
محکم # سست
کمترین # بیشترین
نا امید # امیدوار
کلمات هم خانواده درس 15فارسی پنجم
خطوط: خط ، خطاط
سلام: سلامت ، سلیم
عبور: عابر ، معابر
تشکر: شکر ، شکور ، شاکر
خبرک اخبار ، مخبر
فکر: فکور ، تفکر ، افکار
تاریخ ادبیات
شعر «کاجستان» سرودهی محمّدجواد محبّت است.
درس «زیر آسمان بزرگ» اثر تِرُوِر رومَین و ترجمهی مجید عمیق است.
حکایت «حِکمَت» از باب اوّل گلستان انتخاب شده است.
گلستان هشت باب (قسمت) دارد که باب اوّل آن »در سیرت پادشاهان« است.
-
|||
- 2 نظر
- هدیه
- دوشنبه ۱۶ فروردین ۱۴۰۰
خوب بود
عالی ممنون
آره راست میگی
خیلی خوبه