معنی درس ششم عربی هشتم
عربی هشتم درس ششم
معنی کلمات درس 6 عربی هشتم
ترجمه صفحه 62 عربی هشتم
جواب: خانواده آقای فتاحی برای زیارت شهرهای مقدس: نجف اشرف، کربلا، کاظمین، سامرا با کاروان زائران از کرمان به عراق سفر کرد. آنها بار اول با هواپیما و بار دوم با اتوبوس سفر کردند. آقای فتاحی کارمند و همسرش پرستار است. این خانواده، شش پسر و دختر دارند.
ترجمه صفحه 63 عربی هشتم
حِوارٌ بَینَ الْأُسْرَهِ
گفتوگو میان خانواده
اَلسَّیِّدُ فَتّاحیّ: أَینَ تَذْهَبونَ یا أَولادی؟
آقای فتاحی: کجا میروید ای فرزندانم؟
الَْأَوَلادُ: نَذْهَبُ لِزیارَهِ مَرقَدِ الْإمامِ الْحُسَینِ (ع).
فرزندان: میرویم به زیارت مرقد امام حسین (ع).
اَلسَّیِّدُ فَتّاحیّ: أَینَ تَذْهَبْنَ یا بَناتی؟
آقای فتاحی: دخترانم کجا میروید؟
اَلْبَناتُ: نَذْهَبُ مَعَ إِخْوَتِنا لِلزّیارَهِ.
دختران: با برادرانمان به زیارت میرویم.
أَحَدُ الأولاد: أَینَ تَذهَبانِ یا أَبی وَ یا أُمّی؟
یکی از پسران: ای پدرم و ای مادرم کجا میروید؟
الَوْالِدُ: نَذْهَبُ إلَی الْمُستَوصَفِ.
پدر: به درمانگاه میرویم.
– مَنِ الْمَریضُ؟
– چه کسی مریض است؟
– أُمُّکُمْ تَشعُرُ بِالصُّداعِ.
– مادرتان احساس سردرد میکند.
حِوارٌ فِی الْمُسْتَوْصَفِ
گفتوگو در درمانگاه
اَلطَّبیبُ: مَا اسْمُ الْمَریضِ؟
پزشک: نام بیمار چیست؟
اَلسَّیِّدُ فَتّاحیّ: السَّیِّدَهُ فاطِمَه.
آقای فتاحی: همسرم فاطمه خانم است.
اَلطَّبیبُ: ما بِکِ یا سَیِّدَهُ فاطِمَهُ؟
پزشک: فاطمه خانم به تو چه شده است؟
اَلسَّیِّدَهُ فاطِمَهُ: أَشعُرُ بِالصُّداعِ.
فاطمه خانم: احساس سردرد میکنم.
– کَمْ عُمْرُکِ؟
– چند سالت است؟
– أرَبعَونَ سَنَهً.
– 40 سال
– أَ ضَغْطُ الدَّمِ عِندَکِ أَمْ مَرَضُ السُّکَّرِ؟
– آیا فشار خون یا بیماری قند داری؟
– أَشعُرُ بِالصُّداعِ فَقَط.
– نه تنها احساس سردرد میکنم.
– أَکْتُبُ لَکِ وَصْفَهً.
– نسخهای برای تو مینویسم.
– ماذا تَکتُبُ فی الْوَصْفَهِ؟
– در نسخه چه مینویسی؟
– اَلْحُبوبَ الْمُسَکِّنَهَ وَ الشَّرابَ.
– قرصهای مسکن و شربت.
– کَیفَ اِلِاستِفادَهُ مِنْها؟
– چگونه از آنها استفاده کنم؟
– ثلَاثَهُ حُبوبٍ فی کُلِّ یَومٍ: صَباحاً وَ ظُهراً وَ مَساءً وَ الشَّرابُ مَرَّتَینِ فی کُلِّ یَومٍ.
– هر روز سه قرص: صبح و ظهر و شب و هر روز دو بار شربت استفاده کنید.
ترجمه صفحه 64 عربی هشتم
1- یا رِجالُ، ماذا تَأکُلونَ؟
ای مردها چه میخورید؟
نَأکُلُ طَعامَ الْإفطارِ.
غذای افطار میخوریم.
2- هَلْ تَعْرِفونَ هٰذَا الْمُجاهِدَ؟
آیا این رزمنده را میشناسید؟
نَعَمْ؛ نَعْرِفُهُ. هوَ الشَّهیدُ موسَویٌّ.
بله او را میشناسم. او شهید موسوی است.
3- یا نِساءُ، ماذا تَأکُلْنَ؟
این زنان چه میخورند؟
نَأکُلُ طَعامَ الْإفطارِ.
غذای افطار میخوریم.
4- أَینَ تَقْرَأْنَ الْکِتابَ؟
کجا کتاب میخوانید؟
نَقْرَأُهُ فِی الْمَکتَبَهِ.
آن را در کتابخانه میخوانیم.
ترجمه صفحه 65 عربی هشتم
5- أیُّهَا الْوَلَدانِ، ماذا تَفْعَلانِ؟
ای پسران چه میکنید؟
نَلْعَبُ مَعاً.
باهم بازی میکنیم.
6- أیَّتُهَا الْبِنتانِ، ماذا تَفْعَلانِ؟
ای دختران چه کار میکنید؟
نَرْجِعُ إلی بَیتِنا مَعاً.
با هم به خانه برمیگردیم.
معنی صفحه 65 عربی هشتم
معنی صفحه 67 عربی هشتم
* اکنون جملههای زیر را ترجمه کنید.
أنتَ لا تَظْلِمُ النّاسَ.
جواب: تو بر مردم ظلم نمیکنی.
لِماذا لا تَکْتُبینَ واجِباتِکِ؟
جواب: (چرا) تکالیفت را نمینویسی؟
-
|||
- 0 نظر
- هدیه
- سه شنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۹