فارسی هفتم درس هفدهم

جواب درس 17 فارسی هفتم

فارسی هفتم درس هفدهم

 

درس 17  فارسی هفتم

جواب خود ارزیابی صفحه 159 فارسی هفتم

1- دانش آموزان چه جمله‌ هایی روی برگه های خود می‌نوشتند؟

من نمی توانم به توپ فوتبال شربه بزنم – من نمی توانم عدد های بیشتر از سه رقم را تقسیم کنم – من نمی توانم کاری کنم که من را دوست داشته باشند.

2- چرا دونا از دانش‌آموزان خواسته بود که «نمی‌توانم»های خود را بنویسند؟
چون می خواست با این کار تمامی نمی توانم ها را از نابود کند و آن ها را درون خاک بگذارد و به همه بگوید که ما می توانیم.

3- منظور بازرس از جمله «فهمیدم که این شاگردان هرگز چنین روزی را فراموش نخواهند کرد» چیست؟

منظور این است که ما همیشه باید به خودمان بگویم من می توانم و به خاطر همین است که بچه های این روز را از یاد نمی برند.

4- چرا آقای ((دونا)) از بچه ها خواست که نمی توان های خود را داخل خاک بگذارند؟

چون می خواست به بچه ها بگوید که من می توانم برای همین مراسم تدفین نمی توانم را بر گزار کردیم.

جواب دانش زبانی و ادبی درس 17 فارسی هفتم

نکتۀ اوّل
به کلمه های زیر توجه کنید.
الف) صیاد، کلاغ، شتاب، آسیب
ب) بیمناک، کتاب ها، کتابخانه، بزرگ تر، گل فروشی
کلمات بخش الف و ب چه تفاوتی با هم دارند؟ با کمی دقت درمی یابیم که کلمات بخش «ب » از
دو یا چند قسمت ساخته شده اند؛ مثلاً:
بیمناک: بیم + ناک
کتاب ها: کتاب + ها
کتابخانه: کتاب + خانه
بزرگ تر: بزرگ + تر
گل فروشی: گل + فروش + ی
ولی واژه های بخش الف چنین نیستند و تنها یک قسمت دارند: صیاد، کلاغ و … به واژه های
بخش الف «ساده » و به واژه های بخش ب «غیرساده » می گویند. واژه های ساده فقط یک جزء دارند و
واژه های غیرساده، بیش از یک جزء دارند

نکتۀ دوم
درس هایى که در این فصل خواندید، از ادبیات کشورهاى دیگر می باشند که به زبان فارسى ترجمه شده اند. شما با ترجمه از سال هاى گذشته آشنا شده اید؛ مثلاً آیات قرآن یا احادیث را با ترجمهٔ فارسى خوانده اید. به کسى که ترجمه مى کند، مترجم مى گویند. مترجم باید با دو زبان،یعنى زبانى که از آن ترجمه مى کند و زبانى که به آن ترجمه مى شود، کاملاً آشنا و مسلّط باشد. مترجمان هنگام ترجمه، از منابعى مانند فرهنگ لغت، دائره المعارف، فرهنگ نامه و … استفاده مى کنند. آیا مى توانید جمله هاى زیر را با استفاده از فرهنگ لغت ترجمه کنید؟
عربى: «ِاضٰاعَهُ الْفُرْصَِه غُصَّه» امام علی (ع)
انگلیسى:
This story is the last lesson. What is your idea about it?

جواب کارگروهی صفحه 160 فارسی هفتم

1- درباره شخصیت‌های داستان «ما می‌توانیم» گفت‌وگو کنید.
2- یکی از داستان‌های قرآنی را بخوانید و درباره شخصیت‌ها و محتوای آن تحقیق کنید.
داستان حضرت یوسف که در آن یوسف  برادرانی دارد که با حسد به او کینه ورزی می‌کنند و او را در چاهی حفر می‌کنند و او را در چاهی حفر می‌نمایند. برده فروشان یوسف را از چاه خارج نموده و سپس به عزیز مصر فروختند. یوسف توانست با ایمان به خدا پس از عزیز مصر جانشین او شود و با تدبیر و اندیشه به مردم فقیر و قحطی زده کمک رساند و برادرانش که دچار فقر شده بودند به او روی آوردند و یوسف با بزرگواری به آنان نیز کمک کرد.

جواب نوشتن صفحه 160 فارسی هفتم

1- واژه‌های ساده و غیرساده را مشخص کنید و در جدول بنویسید.

ساده
غیر ساده
روز
ورقه
دست
خاکی
شاگرد
سخنرانی
کاغذ
نمادین
گوش
تخته

2- ده کلمه مهم املایی از پنج درس گذشته، انتخاب کنید و بنویسید.

مأمن، لحن، مدهوش، اخلاص، محزون، محدب، مصاحبت، ملاعت، اذیت، حصار

3- برای هر یک از کلمه‌های زیر، دو هم خانواده بنویسید.

وسط
واسطه، وساطت
اطاعت
مطیع، مطاع
رحمت
رحیم، ترحیم
اعلامیه
اعلام، علائم

4- جدول زیر را حل کنید.

1) اصطلاحی در رایانه و نام کوچک نویسنده آخرین درس کتاب
کلیک
2) نام یکی از کشورهای امریکایی
کوبا
3) مادر در عربی
ام
4) اهل کرمان
کرمانی
5) همان «اُحد» است.
یکتا
6) از انواع جمله
امری
7) این نوع جمله، خبری را می‌رساند.
خبری
8) تمنا، درخواست
خواهش
9) به معنای نکوهش است.
سرزنش
10) منفی فعل امر
نهی
11) واژه‌ای که با نام «نیما» پدر شعر نو فارسی می‌آید.
یوشیج
12) درخت همیشه سبز
کاج

جواب درک و دریافت صفحه 165 فارسی هفتم

1– به نظر شما، راز پیروزی‌های پسر جوان، چه بود؟
مشورت با پدر پیرش و استفاده از تجربیات او
2- چگونه رفتار کنیم که مورد احترام دیگران باشیم؟
قبل از هرکسی سلام کنیم، مغرور نباشیم، مهربان باشیم، همه را به یک چشم نگاه کنیم، به دیگران احترام بگذاریم، در کار خیر شریک شویم، دست ضعفا را بگیریم، به پدر و مادر تا آخرین لحظه احترام بگذاریم و حرف‌هایشان را گوش دهیم و…

معنی کلمات درس 17 فارسی هفتم

ملت: مردم

سروری: سربلندی، عزت

تقدیر: سرنوشت

جذّابترین: زیباترین، دوستداشتنیترین

مرتبه: دفعه، بار

جالب: در خور توجّه، زیبا

آهنین: از جنس آهن

خشن (صدای خشن): ناخوشایند

خُرخُر: صدای ناصاف و آزاردهنده )نام آوا، صوت(

اصلا: به هیچ وجه، هرگز

فهرست: لیست

خیره میشدند: با دقّت نگاه میکردند

به موقع: در زمان مناسب، سرِ وقت

موذیانه: باشیطنت

جلب: جذب

نچشیدهام: مزه نکردهام

متأسفانه: بدبختانه، با ناراحتی و افسوس

فرق داشت: تفاوت داشت

غلط: نادرست، ناصحیح

تحسین = تشویق: آفرین گفتن

خوشایند: دلنشین، دوست داشتنی

افکار: جمع فکر

ملاقات: دیدار با کسی

انبوه: تعداد فراوان

به سُراغ او آمد: به دنبال او آمد.

سرشناس: مشهور، معروف

عصبانیت: خشم و ناراحتی

مطمئنم: اطمینان دارم، یقین دارم

نگران: مضطرب

نجوا: صحبت آرام

غرّش: صدای بلند و ترسناک

مودّبانه: همراه با ادب

مرتّباً: دائم، همیشه

بدجنس: بدذات، بدسرشت

گونه: چهره، صورت

زمزمه: کلام زیرلب