درس پانزدهم نگارش ششم با جواب

جواب فعالیت های نگارش ششم درس 15

درس پانزدهم نگارش ششم با جواب

گزارشدرس پانزدهم : میوه هنر

املا و دانش زبانی صفحه 90 نگارش ششم

1 با توجّه به متن شعر، برای هریک از نشانه ها، واژه های مناسب بنویسید.
صفحه 90 نگارش ششم

جواب صفحه 91 نگارش ششم

2 واژه های زیر را از متن درس بیابید و بنویسید.

91 نگارش ششم

3 کدام یک از جمله های زیر شبه جمله هستند؟ (با * علامت گذاری شده)
یا رب *
دریغ*
پس اعتدال باید نگه داشت
بار الها *
گشاده است بر ما ،درِ راستی

 

4 مخخف واژه های زیر را بنویسید.
پارسال: پار

دیروز: دی

گاه: گه

جواب صفحه 92 نگارش ششم

1 داستان شعر را به نثر ساده بنویسید.

جواب صفحه 92 نگارش ششم

اگر جواب بالا را دوست نداشتید از جواب های زیر استفاده کنید

جواب: روزی سپیداری در باغ از ظلم و ستم تبر گریه می کرد. تبر گفت جرم تو همین قدر کافیست که در فصل میوه دادن درختان هیچ میوه ای ندادی.اگر در دنیا بیکار باشی و شب و روز و ماه و سالت را به راحتی بگذرانی.در آن دنیا کار و تو دشوار و سخت تر می شود .الان وقت نشان دادن هنر خودت است و آن را نشان بده.

2 سرنوشت درختی را که امروز تبدیل به میز و نیمکت شده، از زبان خودش در پنج سطر بنویسید.

سرنوشت درختی را که امروز تبدیل به میز و نیمکت شده

اگر جواب بالا را دوست نداشتید از جواب های زیر استفاده کنید
جواب: درختی زیبا در جنگل بودم. درختان دیگری نیز همراه من بریده شده اند. از سرنوشت آنها دیگر خبری ندارم. ابتدا خیلی ناراحت بودم اما اکنون که به میز و نیمکت تبدیل شده ام و باعث می شوم که دانش آموزان راحت تر درس بخوانند خوشحالم. اگر به کاغذ هم تبدیل میشدم باز هم خوشحال بودم. ولی اگر مرا به مبلمان یا دیگر وسایل تزیینی تبدیل می کردند خوشحال نمیشدم. از چوب من خیلی استفاده ها می‌شود. خیلی ها ما را که هنوز زنده ایم با تبر قطع میکنند. خیلی ها هم شاخ و برگ های مارا می شکنند. خواهش میکنیم به ما احترام بگذارید. به محیط زیست احترام بگذارید.

 

کارگاه نویسندگی صفحه 93 نگارش ششم

1 داستان »درخت علم« را بازسازی کنید.

جواب: روزی به یک پادشاه خبر می‌دهند که در هندوستان یک درختی است که اگر را بخوری پیر نمی ‌شوی پادشاه سریع یکی از بستگانش را به دنبال درخت میفرستد ، بد از مدتی حاکم با دانشمندی مواجه میشود و دانشمند به او میگوید درختی که تو به دنبالش هستی درخت علم است .

اگر جواب بالا را دوست نداشتید از جواب های زیر استفاده کنید
جواب: وقتی، دانایی به طریق داستان گفته بود که درختی در هندوستان است که هر که میوه ی آن را بخورد عمر جاودان می یابد. پادشاهی این سخن شنید، او از فرط راستی (سادگی – شاید هم طمع به عمر زیاد) کسی را به هند فرستاد تا میوه ی آن درخت را بیاورد. آن مرد سال ها در هند به جستجو پرداخت. از هر که می پرسید مسخره اش می کردند که این مرد دیوانه است. بعضی ها هم به زبان تعریف و حمد ریشخندش می نمودند و او را به این سو آن سو می فرستادند و درخت هایی را نشانش می دادند. سرانجام وقتی آن پیک خسته، درمانده و نومید و اشک بار آهنگ بازگشت کرد، شنید که در همان مکان شیخی عالِم که قطبی بزرگوار است سکنی دارد با خود گفت : «من که کار دارم توفیق نیافتم، اکنون به نزد او بروم باشد که دعای خیری نماید.» با چشمی اشکبار نزد شیخ رفت. شیخ پرسید: «از چه چیز نا امید هستی، موضوع چیست؟» مرد گفت: «شاه مرا بدین فرستاده تا درختی را که می گویند هر که میوه ی آن را خورد حیات جاودانه می یابد، پیدا کنم ولی سال ها گشته ام و نیافتم.» شیخ خندید و بگفت ای سلیم این درخت علم باشد.

2 شعر »شیر خدا« را به نثر ساده بنویسید.

را به نثر ساده بنویسید.

اگر جواب بالا را دوست نداشتید از جواب های زیر استفاده کنید

جواب: حضرت علی کسی است که در راه خدا همچون یک شیر شجاع می جنگید و برترین مرد عرب بود و با تاریکی انس و الفت داشت. شب از رازهای علی باخبر است، تاریکی شب محرم رازهای الهی است. شب صدای دعا و مناجات علی و همچنین عشق الهی که مانند چشمه ای در وجود او می جوشد شنیده است. دعاهایی که علی میکرده هنوز در گوش مسجد کوفه مانده است و او را از خود،بیخود می کند. خورشید از افق بالا آمده است و سینه ی آسمان را شکافت ولی چشم علی هنوز بیدار بود و به خواب نرفته بود. علی همان کسی است که در تاریکی شب به صورت ناشناس برای یتیمان غذا می برد. انسان عاشقی که خطر کرد وشب به جای پیامبر در رختخواب او خوابید. در آن سحرگاه شگفت انگیز، حلقه ی در،دست به دامن علی شد. در، دست به دامن علی شد که ای علی از رفتن صرف نظر کن و از من عبور نکن. یا علی عارفان مدهوش ولایت تو هستند.جان عالمیان به فدای تو باد.

جواب صفحه 94 نگارش ششم

3 دریافت خود را از ضرب المثل »مارگزیده از ِ ریسمان سیاه و سفید میترسد«،در یک بند بنویسید.
جواب: سیاری از افرادی که با من دیدار می‌کنند از ما درخواست می‌کنند که معنی ضرب المثل مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید می ترسد را در سایت قرار بدهیم. با سلام خدمت دانش آموزانی که این مطلب را مطالعه می کنید و دنبال جواب این سوال هستید که دریافت خودرا از ضرب المثل مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید می ترسد در یک بند بنویسید جواب را به اینگونه پیدا کردیم که کسی که تجربه ناخوشایندی داشته و از آن آسیب دیده باشد اگر با تجربه ای مشابه آن روبه‌رو شود باز می ترسد حتی اگر این تجربه مشابه ضرری برای او نداشته باشد