معنی شعر ستایش فارسی دهم (به نام کردگار)

معنی شعر فارسی دهم

 

معنی شعر ستایش فارسی دهم (به نام کردگار)

شعر ستایش پایه دهم در صفحه 10 فارسی قرار گرفته شده است. شما میتوانید در زیر معنی شعر ستایش را مشاهده نمایید.

1 -سخنم را به نام آن خداوند ی آغاز میکنم که آفریننده آسمان ها است. خداوندی که از مشتی خاک، انسان را آفریده است.

2-پروردگارا ! فضل خودت را کمک و باور ما قرار بده و با رحمتت به کار و کردار ما توجّه کن.

3-پروردگارا !تو روزی دهنده همه موجودات آشکار و پنهان )مجازاً همه موجودات( هستی . تو آفریننده هر انسان دانا و نادان ( مجازا ، همه انسان ها ) میباشی.

4 -پروردگارا ! چه خوش است که سخن گفتن ِمن از توست )سببِ قدرت گویایی من است (. تو ظاهر و باطن من هستی!

5 -پروردگارا ! وقتی هنگام بهار آشکار می‌شوی ( زیبایی و سرسبزی بهار) ، به راستی مثل این است که از چهره ات روبند و نقاب را برداشتی و آن را به همگان نشان دادی.

6-پروردگارا ! اگر روشنایی چهره  زیبایت را بر جهان بتابانی، تصویرها و نشانه های شگفت آور و تازه ای رسم می کنی.

7 -پروردگارا ! گُل به سبب آرزومندی و دل بستگی به تو در بهار شکوفا می شود و به علت اشتیاق به تو رنگهایش شمردنی نیست.

8-پروردگارا ! هر ستایش و توصیفی که در وصف تو بگویم ، تو برتر از آن هستی . من مطمئن هستم که بی تردید جان جان ها هستی.

9 -خداوندا، اندیشه اندک من از درک بزرگی تو ناتوان است ) من درباره شکوهمندی و جایگاهت هیچ سخنی نمی توانم بگویم( و فقط تو به رازهای آفرینش آگاهی داری (تنها خودت می دانی که چگونه باید تو را وصف کرد)