معنی شعر بود قدر تو افزون از ملایک
معنی کلمات و شعر و آرایه های ادبی فارسی نهم
معنی شعر بود قدر تو افزون از ملایک
شعر خوانی صفحه 110 کتاب درسی
دلی دیدم خریدار محبت | کز او گرم است بازار محبت |
لباسی دوختم بر قامت دل | ز پودِ محنت و تار محبت |
معنی: * خدایا، دلی دارم که خواستار و خواهان محبت است. و از این دل است که بازار محبت و دوستی گرم و پر رونق است.
* برای دلم لباسی به اندازه دوختهام. لباسی که با تار و پود محبت بافته شده است.
بوَد درد مو و دمانم از دوست | بوَد وصل مو و هجرانم از دوست |
اگر قصابم از تن واکره پوست | جدا هرگز نگردد جانم از دوست |
معنی: * درد و درمان من هر دو از جانب معشوق (یار) است. وصل و دوری من نیز از معشوق (دوست) است.
* حتی اگر قصاب از تن من پوستم را جدا کند هرگز جانم از دوست جدا نمیشود.
به قبرستان گذر کردم کم و بیش | بدیدم قبر دولتمند و درویش |
نه درویش بی کفن در خاک رفته | نه دولتمند برده یک کفن بیش |
معنی: * کم و بیش در قبرستان گشتم و قبر ثروتمند و فقیر را دیدم.
* و فهمیدم که نه فقیر بی کفن در خاک دفن شده است نه ثروتمند بیشتر از یک کفن با خود برده است.
دلا غافل ز سبحانی چه حاصل | مطیع نفس و شیطانی چه حاصل |
بوَد قدر تو افزون از ملایک | تو قدر خود نمیدانی چه حاصل |
معنی: * ای دل، چرا از خداوند پاک و منزه بیخبری، از این بیخبری چه فایدهای میبری و از اینکه فرمانبر نفس اماره و شیطان هستی، چه استفادهای میبری؟
* ارزش انسان بالاتر از ارزش فرشته هاست. تو قدر و منزلت و ارزش خودت را نمیدانی، چه فایدهای دارد.
مکن کاری که بر پا، سنگت آیو | جهان با این فراخی، تنگت آیو |
چو فردا نامه خوانان نامه خوانند | تو وینی نامه خود، ننگت آیو |
معنی: * کاری انجام نده که در مقابل پایت سنگ (مشکلات) به وجود آید و جهان با این وسعت و بزرگی برای تو تنگ و تاریک باشد.
* زمانی که در روز قیامت پروندهات را بررسی میکنند و نامه اعمالت را میخوانند، تو نامه خود را ببینی و خجالت بکشی.
-
|||
- 0 نظر
- هدیه
- سه شنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۹