معنی درس دوم فارسی دهم (از آموختن، ننگ مدار)

معنی درس 2 فارسی دهم

 

معنی درس دوم فارسی دهم (از آموختن، ننگ مدار)

درس از آموختن، ننگ مدار در صفحه 18 فارسی دهم قرار گرفته است. معنی در دو فارسی دهم در زیر آمده است.

۱-تا توانی از نیکی کردن میاسا و خود را به نیکی و نیکوکاری به مردم نمای و چون نمودی به خلاف نموده مباش:
معنی: تا می توانی به مردم نیکی کن و این روش را هرگز تَرْک نکن. خودت را فردی نیکوکار به مردم نشان بده و برخلاف آنچه که خود را نشان دادی رفتار نکن .

۲-به زبان دیگر مگو و به دل دیگر روا مدار تا گندم نمای جوفروش نباشی.
معنی: سخن در دل و زبانت یکی باشد تا دروغگو و فریبکار شناخته نشوی .

۳ -اندر همه کاری داد از خویشتن بده، که هر که داد از خویشتن بدهد از داور مستغنی است.
معنی: در همه کارهای خود به عدالت و انصاف رفتار کن زیرا هر کس در کارهایش به عدالت و انصاف رفتار کند، به قضاوت دیگران نیاز پیدا نمی کند.

۴ -اگر غم و شادیت بُوَد، به آن کس گوی که او تیمار غم و شادی تو دارد .
معنی: اگر غم و شادی داشته باشی، آن را به کسی بگو که در غم ها و شادیها به فکر تو باشد.

۵ -و اثر غم و شادی پیش مردمان، بر خود پیدا مکن .
معنی: و نزد مردم آثارِ غم و شادی را در چهره خود آشکار نکن .

۶-به هر نیک و بد، زود شادان و زود اندوهگین مشو، که این ، فعل کودکان باشد.ُ
معنی: به هر کارِ خوب یا بد ، زود شاد یا غمگین نشو ؛ زیرا این رفتار، مخصوص کودکان است.

۷ -بدان کوش که به هر مُحالی از حال و نهاد خویش بِنَگردی، که بزرگان به هر حقّ و باطلی از جای نشوند .
معنی: تالش کن که طبیعت و سرشت تو به هر کار دشوار و ناممکنی تغییر نکند )شخصیّت واقعی تو تغییر نکند و آشفته نشوی ( زیرا انسانهای بزرگ در برابر رویدادهای مختلف )درست و نادرست(، عصبانی نمی شوند و شخصیّت واقعیِ آنها تغییر نمی کند.

۸ -هر شادیِ که بازگشت آن به غم است ، آن را شادی مَشِمُر .
معنی: و آن شادی را که پایانش غم و اندوه است، شادی حساب نکن.

۹ -و به وقت نومیدی امیدوارتر باش و نومیدی را در امید، بسته دان و امید را در نومیدی .
معنی: و به هنگامِ ناامیدی سعی کن بیشتر امیدوار باشی و بدان که همیشه ناامیدی و امیدواری به هم وابسته و متصل هستند . ) پس از ناامیدی، امید هست و پس از هر امیدی، ممکن است ناامیدی به وجود بیاید.(

۱۰-رنج هیچ کس ضایع مکن و همه کس را به سزا ، حق شناس باش؛ خاصّه قرابت خویش را ؛ چندان که طاقت باشد با ایشان نیکی کن .
معنی: تالشِ هیچ کس را تباه و نابود نکن و به شکل شایسته ، قدرشناس همه انسان ها به ویژه خویشاوندان خود باش . و آن اندازه که نیرو و توان داری به خویشاوندان خوبی کن .

۱۱ -و پیران قبیله خویش را حرمت دار و لیکن به ایشان مولَع مباش تا همچنان که هنر ایشان همی بینی، عیب نیز بتوانی دید.
معنی: به پیران و بزرگانِ اقوام خود احترام بگذار امّا زیاد مجذوب آنها نباش ) وابستگی فکری پیدا نکن( تا همان طور که دانش و فضیلت آن ها را می بینی، عیب و کاستی آنها را نیز بتوانی ببینی.

۱۲-و اگر از بیگانه ناایمن شوی، زود به مقدار ناایمنی، خویش را از وی ایمن گردان .
معنی : و اگر از دشمن احساس ناامنی کردی، زود به انداز هی خطر ، خودت را از او در امان نگهدار.

۱۳-از آموختن، ننگ مدار تا از ننگ رَسته باشی .
معنی: از یادگیری احساس شرم نکن تا از سرافکندگی ِنادانی رهایی یابی.